چیزی که بین میلیونرها و میلیاردها تفاوت ایجاد میکند و من در تعداد زیادی از آنها این موضوع را مشاهده کردهام، این است که آنها مرتب از خود سؤالی را میپرسند که من آنها را «سؤالات خلق ثروت» مینامم، و زمانی را برای پیدا کردن جواب آن، صرف میکنند. مثالی از مثالهای مربوط به خلق ثروت این است:
چه محصول منحصربهفردی میتوانم تولید کنم و یا خدماترسانی منحصربهفردی داشته باشم، که ارزش زیادی برای جهان داشته باشد؟
این نوع سؤالات، مغزتان را برای اطلاعات مربوط به خلق ثروت مرتب میکند و شما را در حالتی قرار میدهد که منابع بیشتری داشته باشید. اگر از جوابهایی که دریافت میکنید، خوشحال نیستید، میتوانید سؤال را عوض کنید و یا به سؤال کردن خود تا پیدا کردن جواب صحیح ادامه دهید. مغز شما آنقدر دنبال پاسخ میگردد تا جواب مفید را پیدا کند. شاید نیاز داشته باشید این کار را یکبار برای چند روز پیش از دریافت پاسخ به طور مرتب انجام دهید؛ تا اینکه یکباره پاسخ، پیدا شود و برای شما شعف زیادی به همراه داشته باشد. انیشتین یک دانشمندی دنبالهروی دیگران نبود، مخترعی باهوش بود. همواره در طول روز، دنبال طرحهای جدیدی میگشت. او معادلاتی نوشت که دنیا را عوض کرد و علت آن هم سؤالات هوشمندانهتری بود که نسبت به دانشمندان همعصر خودش مدام میپرسید.
برای اینکه پول زیادی بسازید، نیاز ندارید که یک شاگرد ممتاز دانشگاه باشید. اگر به زندگینامه صدها ثروتمند که فهرست آنان در مجله تامیز منتشر شده، نگاهی اجمالی بیندازید، به صحت این مطلب، پی خواهید برد. فقط نیاز دارید سؤالات هوشمندانه مالی بپرسید و پاسخها را نزد خود نگه دارید تا جاییکه پاسخ لازم را دریافت کنید.
نیازی نیست پاسخ را بلافاصله دریافت کنید. به همین خاطر است که به سؤال کردن ادامه میدهید. خلاقیت ذهن انسان، نامحدود است؛ فقط به تمام چیزهایی که در دنیا وجود دارد، نگاهی بیندازید، تمام هنرها، علوم، فنآوری و تجارب، همگی به وسیله ذهن انسان خلق شده است. برای چند لحظه مکث کنید و درباره این ثروت خلق شده، به طور واقعی فکر کنید. این سؤالات را مرتب از خودتان بپرسید:
* چگونه میتوانم ارزش افزوده به زندگی بدهم و به راحتی پول به دست بیاورم؟
* مردم به خاطر چه چیزی پول پرداخت میکنند، تا من به سادگی و با خوشحالی آن را برای آنها تهیه کنم؟
* از چه راههایی به راحتی و با لذت میتوانم به فراوانی ثروت برسم؟
* عاشق خلق چه چیزهایی هستم که افراد عاشقانه حاضرند به خاطرش پول بپردازند؟
چند روز آینده را به طور دائم صرف سؤال کردن این پرسشها از خود بکنید، تا جاییکه، طرحها وارد ذهن شما بشوند. لوح فشردهای که همراه این کتاب است، به ذهن ناهوشیار شما دستورهایی میدهد تا به صورت خلاقانه، دنبال پاسخهای مربوط به سؤالات ثروت بگردید.
همانطور که مشاهده میکنید، سؤالات سادهاند. تمرینی که من با شما در میان میگذارم، یکی از قدرتمندترینها در کل کتاب است.
دفتر یادداشت میلیونرها
1. به بیرون خانه یا دفتر کار خود بروید، یک دفترچه یادداشت بخرید یا صفحه کاغذی تهیه کنید که در این تمرین، از آن استفاده شود. هر چیزی که فکر میکنید لازم است به همراه داشته باشید و به طور منظم از آن استفاده کنید، احساس بزرگ بودن خواهید کرد. (ریچارد برانسون به من گفت بهترین کارها و طرحهایش را پشت پاکت نامهها و دستمال کاغذیهایش نوشته است.)
2. هر روز، برای 30 روز آینده، حداقل 10 پاسخ برای سؤال خلق ثروت که از قبل بیان شد، بنویسید؛ هر چیزی که به فکرتان میرسد. پاسخهایتان نباید به طور حتم عملی باشد، به خاطر اهداف این تمرین، فقط اجازه دهید که ذهن خلاق شود و در حالت جاری باشد.
3. در پایان 30 روز حداقل 300 راه پیدا خواهید کرد که با کمک آن، ارزش افزوده به جهان خواهید داد و پول بیشتری به دست خواهید آورد.
دوازده پیشبینی درباره اقتصاد ایران در سال 97
اقتصاددانان چه تصویری از اقتصاد و فضای کسب و کار کشور در سال 97 دارند؟ از هماکنون گمانهزنیهایی در خصوص سناریوهای محتمل درباره وضعیت اقتصادی کشور برای سال آینده آغاز شده است
اقتصاددانان چه تصویری از اقتصاد و فضای کسب و کار کشور در سال 97 دارند؟ از هماکنون گمانهزنیهایی در خصوص سناریوهای محتمل درباره وضعیت اقتصادی کشور برای سال آینده آغاز شده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند سه هدف اساسی دولت در قالب کنترل نرخ تورم در سطح هدفگذاری شده، تحقق رشد اقتصادی در سطح شش درصد و ایجاد اشتغال یک میلیون نفری تا اندازه زیادی تحت تاثیر نرخ تورم، نرخ بهره اسمیو واقعی و نوسانات نرخ ارز است. برای اقتصاد سال 97 دو تصویر متفاوت وجود دارد. تصویر نخست در اذهان مصرفکنندگان است که هر روز با تغییر قیمت نسبی کالا و خدمات و افزایش سطح عمومی آن(تورم) روبهرو میشوند. تصویر دوم، مربوط به فعالان اقتصادی است که با توجه به سیگنالهای اقتصادی دولت همچون نرخ بهره اسمی، تورم انتظاری و نرخ بهره واقعی، مناسباتشان را با بازارها تنظیم میکنند. دراین میان، نرخ تورم و نرخ بازده سرمایهگذاری نقش موثری در ترسیم چشمانداز سال آتی دارد. بسیاری از تحقیقات و پژوهشهای اقتصادی تاکنون نشان داده است که تورم در ایران منشا پولی دارد و تغییر اندازه پایه پولی رابطه مستقیمی با نرخ تورم دارد، اما طی چهار سال گذشته با وجود افزایش اندازه نقدینگی در اقتصاد، نرخ تورم از رشد نقدینگی و سایر عناصر آن افزایش نداشت، به طوری که دولت دوازدهم متهم به ایجاد رکود، کنترل گردش پول به بهای تعیین نرخ تورم مدیریت شده(زیر یک رقم) شد. بهمنظور برآورد و پیشبینی چشمانداز اقتصادی کشور در سال آینده، هفتهنامه «سهامدار» به سراغ 11 کارشناس ارشد اقتصادی رفته است و نظرات آنان را در خصوص افق اقتصادی کشور در سال آینده جویا شده است.
رشد مخرب
محمدقلی یوسفی اقتصاددان میگوید: «به نظر میرسد مهمترین مشکل اقتصاد کشور در سال 97 تعامل با جهان است. تهدیدهای خارجی بهصورت جدی میتواند بر اقتصاد کشور تاثیر بگذارد. چگونگی برقراری تعامل سازنده میان اقتصاد ایران و کشورهای توسعهیافته بهخصوص آمریکا ابر چالش اقتصاد کشور در سال آینده است.» این استاد اقتصاد میافزاید: «اگر تنش میان ایران و آمریکا تداوم پیدا کند باعث میشود در جذب سرمایهگذار خارجی ناموفق باشیم. در حال حاضر برای توسعه اقتصادی و صنعتی بهشدت به سرمایهگذار خارجی نیاز داریم. از سوی دیگر درآمدهای نفتی را باید به سرمایههای ملی تبدیل کنیم. با شرایط موجود امکانات و فرصتها را بهصورت همزمان از دست میدهیم. در این شرایط تمامی منابع و سرمایهها به کالاهای مصرفی تبدیل میشوند که این موضوع کمکی به رشد اقتصادی و اشتغالزایی نمیکند. درنتیجه اقتصاد کشور با تزریق پول و واردات کالاهای خارجی رشد میکند اما این رشد منفی است.»
وی ادامه میدهد: «با این شرایط اقتصاد کشور در غیاب صنعت و کشاورزی رشد میکند که یک رشد مخرب است؛ بنابراین اقتصاد کشور با بحران مواجه میشود. بهرغم بحران، رشد هم وجود دارد اما این رشد اقتصاد منجر به توسعه اقتصادی نمیشود. بدون شک در سال آینده تورم هم از مرز 10 درصد عبور میکند.» یوسفی با تاکید بر اینکه در سال 97 رشد اقتصادی کشور بهصورت کمی است، تاکید میکند: «رشد مخرب اقتصادی دستاورد برنامههای اقتصادی دولت در سال آینده است. رشد اقتصادی در سال آینده متکی به الگوهای توسعهای نیست و هیچ تأثیری روی توسعه زیرساختها ندارد.»
مسیر مبهم
جمشید پژویان کارشناس اقتصادی میگوید: «مسیر اقتصاد ایران در سال 97 چندان روشن به نظر نمیرسد. بر اساس بودجه سال 97 نرخ ارز 3 هزار و 500 در نظر گرفته شده است. درحالیکه بانک مرکزی در ماه پایانی سال 96 بهدشواری توانسته است رشد قیمت ارز را سرکوب کند.»
پژویان با اشاره به اینکه در نظر گرفتن قیمت 3 هزار و 500 تومانی نرخ ارز در بودجه سال 97 ممکن است تداوم نداشته باشد، ادامه میدهد: «اگر به دلیل مشکلات و چالشهای خارجی، میزان صادرات نفتی کشورمان کم شود بدون شک میزان درآمدهای دولت هم کاهش پیدا میکند. درست است که قیمت نفت در بودجه سال 97 مناسب پیشبینیشده است اما همچنان بودجه کشور وابسته به درآمدهای نفتی است. در شرایطی که قیمت دلار رو به افزایش گذاشته و بدون شک در سال 97 هم رو به رشد خواهد بود و به مرز 5هزار تومان نزدیک میشود. دولت باید قیمت رسمی ارز را بیشتر کرده تا از این طریق بتواند کاهش درآمد نفتی خود را جبران کند.» وی میافزاید: «در سال 97 اقتصاد ایران نهایتا بین 3 و نیم تا چهار درصد رشد را تجربه میکند که بسته بهاندازه اقتصاد کشور و شرایطی که در سالهای اخیر وجود داشته چندان مناسب نیست. شاید بهترین شرایط را برای واردکنندگان پیشبینی کرد که در سال آینده میتوانند تراز تجاری را بیشتر کنند اما واحدهای تولیدی و رشد اقتصادی مثبت چندان به نظر نمیرسد.» این کارشناس کشورمان تاکید میکند: «بهطورکلی میتوان گفت که در سال 97 همزمان با رشد 5/3 تا 4 درصدی، تورم بیش از 12 درصد میشود و نرخ ارز و قیمت سکه هم بدون شک روند رو به رشد داشته و گزینه 5 هزار تومان برای ارز چندان غیرممکن نیست.»
تداوم مهار تورم
مهدی تقوی، اقتصاددان میگوید: «برخلاف نظر بسیاری از اساتید که شرایط اقتصادی کشور را در سال 97 نامناسب پیشبینی میکنند به نظر بنده اقتصاد ایران در سال 97 شرایط مناسبی را پیشرو خواهد داشت. در چند سال اخیر دولت در مهار تورم بسیار موفق بوده و توانسته است اقتصاد را از یک سقوط آزاد نجات بدهد.» تقوی ادامه میدهد: «به نظر من در سال 97 دولت همچنان به سیاست مهار تورم ادامه داده و تورم نهایتا 10 تا 11 درصد میشود.» وی تاکید میکند: «درحالیکه بسیاری معتقدند رشد اقتصادی در سال آینده منجر به رشد نرخ تورم میشود اما باید گفت اقتصاد کشور شرایط ملتهب و نا بسامانی ندارد و به همین دلیل نرخ رشد اقتصادی هم چندان بالا نبوده و حدود 4 درصد میشود. شاید بتوان گفت که بازار مسکن در سال آینده بهترین رشد را داشته و از سویی بیشترین تاثیر را روی نرخ تورم میگذارد. به نظر میرسد بیشترین تورم فقط در بخش مسکن به وجود آید.» این استاد کشورمان میافزاید: «قیمت نرخ ارز بسته به سیاستهای پولی بانک مرکزی قابلیت کنترل دارد. در حال حاضر بسیاری پیشبینی میکنند که نرخ ارز از مرز 5 هزار تومان عبور کرده و حتی به حدود 6 هزار تومان هم برسد درحالیکه نرخ ارز میتواند زیر قیمت کنونی هم باشد. بازار ارز کشورمان بهشدت تحت تأثیر التهابات بیرونی است به همین دلیل بانک مرکزی باید مدبرانه این بازار را مدیریت کند. شرایط اقتصادی کشور مانند سالهای 90 و 91 نیست که بهیکباره قیمت دلار چندین برابر شود.»
افزایش همزمان نرخ ارز و نفت
آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران میگوید: «بسیاری از کارشناسان در نقد دولت نرخ ارز تکرقمی را مطرح میکنند. درحالیکه شرایط اقتصادی کشور بهگونهای است که نمیتوان نرخ ارز را بدون اعمال سیاستهای دستوری به حال خود رها کرد. اگر نرخ ارز در شرایط کنونی به حال خود رها شود، رشد غیرواقعی قیمتها در تمامی بخشها دور از ذهن نیست.» بغزیان با اشاره به اینکه در سال 2018 رشد قیمت نفت کاملا مشهود است، ادامه میدهد: «در ماههای اخیر قیمت نفت در یک مدار رشد قرارگرفته و تمامی پیشبینیها حاکی از رشد قیمت نفت است. درست است که دولت در بودجه سال جاری بیشتر تمرکز خود را روی درآمدهای مالیاتی متمرکز کرده است اما رشد قیمت نفت در سال 97 هم به بخش واقعی اقتصاد نمیرود.» وی میافزاید: «در سال 97 بدون شک نرخ ارز در برابر سیاستهای پولی مقاومت کرده و مجددا جهش قیمتی را تجربه میکند. از سوی دیگر برنامههای دولت از تمرکز روی مهار تورم برداشتهشده و به سمت رونق بازارها حرکت میکند، درنتیجه نرخ تورم 12 تا 15 درصدی کاملا بدیهی است و ممکن است نرخ رشد اقتصادی به 5 درصد هم برسد.»
جذابیت سوداگری
مجید رضا حریری، عضو اتاق بازرگانی ایران میگوید: «در سالهای اخیر به دلیل عدم سوددهی کافی در بخش تولید روز به روز جذابیت بازارهای سوداگران و هدایت سرمایههای مردم به سمت این بازارها بیشتر میشود. از آنجا که سکه و ارز بهعنوان بازارهای در دسترس عموم شناخته میشوند حرکت به سمت این بازارها آسانتر است. به همین دلیل با کوچکترین تکانه بازارهای ارزی دچار التهاب میشوند؛ اما نکته قابلتامل در این میان وضعیت بازارها در سال آینده است. به نظر میرسد دولت در سال آینده بهصورت دستوری نرخ سود سپرده بانکی را همان 15 درصد نگه میدارد به همین دلیل باید جذابیت تولید را بالا ببرد و بخش واقعی اقتصاد را به تحرک وادارد، در غیر این صورت همچنان بازار ارز مستعد التهاب است.» حریری با اشاره به اینکه سال 97 با رشد نرخ تورم همراه میشود، ادامه میدهد: «نرخ تورم در سال 97 در بهترین حالت بین 12 تا 13 درصد است. برنامههای خروج از رکود دولت حتما تورم را بالا میبرد. به نظر میرسد دولت قصد کنترل و مهار تورم مانند سالهای قبلی را ندارد. این موضوع میتواند تبعات اجتماعی داشته باشد. هر چه میزان تورم بالا میرود شکاف اجتماعی در کشور عمیقتر میشود.» وی میافزاید: «سیاستهای بانکی دولت در سال 97 بدون شک مانند سال 96 بوده و بانکها باید ابزاری به جز نرخ سود بالا برای جذب سپردههای بانکی در نظر بگیرند.» این فعال بخش خصوصی تصریح میکند: «نرخ ارز و قیمت سکه دو بخش مهم در سال آینده هستند که بدون شک با رشد قیمتی قابلتوجه روبهرو میشوند. قیمت سکه در سال آینده حتما به بیش از یک و نیم میلیون صعود میکند.»
حباب قیمتی در کمین مسکن
کمال اطهاری، کارشناس بازار مسکن میگوید: «رونق بازار مسکن از ششماهه دوم سال 96 کلید خورده و به نظر میرسد این روند در سال 97 هم ادامه داشته باشد. ازآنجا که قیمت خریدوفروش مسکن، روی بازار اجاره مسکن نیز تاثیر دارد بدون شک در سال 97 رشد 10 تا 15 درصدی قیمت اجارهها اجتنابناپذیر است.»
اطهاری بابیان اینکه کاهش نرخ سود سپردههای بانکی بر تحرک بازار مسکن تاثیر داشت، ادامه میدهد: «بازار مسکن سرمایههای خرد را جذب نمیکند. سرمایههای کلانی که در بانکها به دلیل بالا بودن نرخ سپرده بانکی قفلشده بودند با کاهش نرخ سود کمکم به سمت بازارهای دیگر حرکت کردند. به همین دلیل رونق اندکی در نیمه دوم سال جاری مشاهده شد.» وی میافزاید: «بدون شک در سال 97 بازار مسکن در بخشهای مختلف رشد و رونق را تجربه میکند اما این خطر وجود دارد که رانت جویانی که در سالهای نهچندان دور توانسته بودند سرمایه خود را در بازار مسکن چندین برابر کنند مجددا در تکاپوی ایجاد حباب قیمتی در بازار مسکن باشند.»
وی تصریح میکند: «در زمان رونق، عرضه و تقاضا چندان نیست که یک التهاب در بازار به وجود آورد. از سوی دیگر ماهیت بازار مسکن بهگونهای نیست که بتوان آن را ملتهب کرد، به همین دلیل رانت جویان تلاش میکنند با ایجاد حباب قیمتی در بازار میزان سود خود را از سرمایهگذاری در این بخش بالا ببرند.»
رونق بازار سرمایه در نیمه نخست سال
محمد بختیار نصرآبادی، مدیر کارگزاری بانک مهر اقتصاد میگوید: «در حال حاضر پیشبینیها حکایت از رشد قیمتهای جهانی دارد. از آنجا که پیشبینی میشود قیمت دلار هم در داخل کشور روند صعودی داشته باشد، شرکتهای صادرات محور فعال در بازار سرمایه در نیمه نخست سال آینده میتوانند وضعیت مناسبی را تجربه کرده و بر بازار سرمایه تاثیر بگذارند.» مدیر کارگزاری بانک مهر اقتصاد ادامه میدهد: «در سه ماه نخست سال آینده مجامع بسیاری از شرکتهای بزرگ فعال در بازار سرمایه برگزار میشود. به نظر میرسد با شرایط موجود این موضوع هم تاثیر مثبتی روی روند معاملات داشته باشد». وی میافزاید: «بازار سرمایه در نیمه نخست سال جاری تحت تاثیر افزایش قیمتهای جهانی بهخصوص معدنی و... میتواند رشد داشته و روند مثبتی را پشت سر بگذارد. درنتیجه برای نیمه نخست سال 97 بازار سرمایه محل مناسبی برای سرمایهگذاری به شمار میرود.»
ادامه رونق
حمید میرمعینی، کارشناس بازار سرمایه میگوید: «با توجه به اینکه دولت یک بودجه انبساطی برای سال 97 در نظر گرفته است، ایجاد تورم یک امر بدیهی به شمار میرود. به همین دلیل به نظر میرسد اوضاع برخی صنایع بهبود پیدا میکند. به نظر میرسد اگر تنش خاصی ایجاد نشود سال مناسبی برای بنگاههای اقتصادی باشد. قطعا از حالت رکود اقتصادی خارج میشویم؛ اما بهمرور زمان تقاضای جدید در بخشهای اثرگذار مانند مسکن و... بیشتر میشود.»
وی میافزاید: «باید هدف تورمی دولت را بررسی کرد. با تورم 10 تا 15 درصدی شاهد رشد اقتصادی آنچنانی نخواهیم بود. به نظر میرسد رشد اقتصادی چندان قابلتوجهی تجربه نشود. به دلیل اینکه در دو سال اخیر با برداشته شدن محدودیتهای ناشی از تورم از ظرفیتهای بلااستفاده اقتصاد کشور استفاده شده است؛ بنابراین این ظرفیتها مورد استفاده قرار گرفته و دیگر نمیتوان روی تولید نفت، تولید مواد پتروشیمی و... مانور داد.»
این کارشناس بازار سرمایه ادامه میدهد: «برای ایجاد رشد اقتصادی باید سرمایهگذاری جدیدی انجام شود که بتواند قدرت تولیدی بیشتری داشته باشد یا اشتغالزایی بیشتری ایجاد کند و به نظر میرسد به دلیل رکود اقتصادی چندساله سرمایهگذاری خاصی انجام نشده است، درنتیجه نباید انتظار رشد اقتصادی ویژهای در سال آینده باشیم.»
میرمعینی با بیان اینکه بیشتر شرکتهای بورسی عمدتا ازجمله شرکتهای فعال در اقتصاد هستند حتما از نرخ رشد اقتصادی تاثیر مثبت خواهند گرفت، میگوید: «بازار سرمایه کشور هم حتما از این تغییر مسیر منتفع خواهد شد و شاهد رشد خواهیم بود. اگر سایر شاخصها را در نظر نداشته باشیم و فقط شاخص تورم در نظر گرفته شود، به نظر میرسد بازار سرمایه در سال آینده اثر مثبتی خواهد گرفت.» وی خاطرنشان میکند: «جریان نقدینگی جدیدی که وارد بازار سرمایه میشود بدون اینکه بر افزایش سرمایه شرکتها تاثیر بگذارد منجر به افزایش P/E خواهد شد.»
در چند سال اخیر و با شدت یافتن تحریم های یک جانبه و غیرانسانی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران با هدف متوقف کردن برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران، واژه ی جدید «اقتصاد مقاومتی» به ادبیات اقتصادی کشور اضافه و به فراخور حال و روز اقتصاد کشورمان مورد بحث قرار گرفته است.
این واژه اولین بار در دیدار کارآفرینان با مقام معظم رهبری در شهریور سال 1389 مطرح گردید. در همین دیدار، رهبر معظم انقلاب «اقتصاد مقاومتی» را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل «فشار اقتصادی دشمنان» و «آمادگی کشور برایی جهش» را معرفی نمودند.[1]
برای مفهوم اقتصاد مقاومتی در همین مدت زمان کم، تعاریف متفاوتی ارائه شده که هر کدام از جنبه ای به این موضوع نگاه کرده اند. در این میان، تعریف جامع و کامل از اقتصاد مقاومتی را خود رهبر فرزانه انقلاب ارائه داده اند. ایشان در دیدار با دانشجویان فرمودند:
«اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تعیین کننده رشد و شکوفایی کشور باشد.»[2]
این مقاله که مشتمل بر بیانات حکیمانه مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی است به خوانندگان عزیز تقدیم می گردد.
ارکان اقتصاد مقاومتی
الف: مقاوم بودن اقتصاد
وظیفه ی همه ی ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم، غیر قابل نفوذ، غیر قابل تأثیر از سوی دشمن، حفظ کنیم و نگه داریم؛ این یکی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است که ما مطرح کردیم. در اقتصاد مقاومتی، یک رکن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد باید مقاوم باشد؛ باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئه ی دشمن قرار بگیرد، مقاومت کند.[3]
ب: استفاده از همه ی ظرفیت های دولتی و مردمی
بخش خصوصی را باید کمک کرد. اینکه ما «اقتصاد مقاومتی» را مطرح کردیم، خب، خود اقتصاد مقاومتی شرائطی دارد، ارکانی دارد؛ یکی از بخش هایش همین تکیه ی به مردم است؛ همین سیاست های اصل 44 با تأکید و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بیشتر باید دنبال شود؛ این جزو کارهای اساسی شماست. در بعضی از موارد، من از خود مسئولین کشور می شنوم که بخش خصوصی به خاطر کم توانی اش جلو نمی آید. خب، باید فکری بکنید برای اینکه به بخش خصوصی توانبخشی بشود؛ حالا از طریق بانک هاست، از طریق قوانین لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طریقی که لازم است، کاری کنید که بخش خصوصی، بخش مردمی، فعال شود. بالاخره اقتصاد مقاومتی معنایش این است که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادی در کشور محفوظ بماند، هم آسیب پذیری اش کاهش پیدا کند. یعنی وضع اقتصادی کشور و نظام اقتصادی جوری باشد که در مقابل ترفندهای دشمنان که همیشگی و به شکل های مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند. یکی از شرائطش، استفاده از همه ی ظرفیت های دولتی و مردمی است؛ هم از فکرها و اندیشه ها و راه کارهائی که صاحبنظران می دهند، استفاده کنید، هم از سرمایه ها استفاده شود.
به مردم هم باید واقعاً میدان داده شود. البته در بیانات دوستان به برخی از این حوادثی که ناشی از پیگیری مفسدین اقتصادی و مفاسد اقتصادی است، اشاره شد. واقعاً نمی شود ما کار اقتصادی درست و قوی بکنیم، اما با مفاسد اقتصادی مبارزه نکنیم؛ این واقعاً نشدنی است. همان چند سال پیش هم که من راجع به این قضیه بحث کردم و مطالبی را به مسئولین کشور گفتم، به همین نکته توجه داشتم، که تصور نشود ما می توانیم سرمایه گذاری مردمی و کار سالم مردمی داشته باشیم، بدون مبارزه ی با مفاسد اقتصادی؛ و تصور نشود که مبارزه ی با مفاسد اقتصادی موجب می شود که ما مشارکت مردم و سرمایه گذاری مردم را کم داشته باشیم؛ نه، چون اکثر کسانی که می خواهند وارد میدان اقتصادی بشوند، اهل کار سالمند، مردمان سالمی هستند؛ حالا یکی دو نفر هم آدم های ناسالم پیدا می شوند. باید با چشم های تیزبین، ریزبین و دوربین مراقبت کنید که کسانی نیایند به عنوان ایجاد اشتغال و ایجاد کار و کارآفرینی تسهیلات بانکی بگیرند، اما کارآفرینی واقعی انجام نگیرد. این را باید مراقبت کنید؛ هم شما مراقبت کنید، هم قوه ی قضائیه مراقبت کند. به نظر من همکاری قوه ی مجریه و قوه ی قضائیه در اینجا یک کار بسیار لازمی است.[4]
ج: حمایت از تولید ملی
یک رکن دیگر اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید ملی است؛ صنعت و کشاورزی. خب، آمارهائی که آقایان می دهند، آمارهای خوبی است؛ لیکن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولین به ما می گویند که بعضی کارخانه ها دچار مشکلند، اختلال دارند، در بعضی جاها تعطیلی صنایع وجود دارد – گزارش های گوناگونی به ما می رسد، خود شما هم گزارش می دهید؛ یعنی من گزارش های دیگر هم دارم، اما اتکاء من به گزارش های دیگران نیست؛ گزارش های خود شما هم هست که به دست ما می رسد - خب، باید این را علاج کرد. اینها طبعاً ایجاد اشکال میکند. اگر چنانچه همین بخش دوم قضیه - یعنی آن نیمه ی خالی لیوان – نمی بود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادی، وضع بهتری را در کشور ارائه میکردید و کمک های بیشتری به مردم می شد. بالاخره حمایت از تولید ملی، آن بخشِ درونزای اقتصاد ماست و به این بایستی تکیه کرد.
واحدهای کوچک و متوسط را فعال کنید. البته خوشبختانه واحدهای بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهی شان هم خوب است، کارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمده ی واحدهای بزرگ ما وضعشان این جور است - لذا همان طور که گفتید، محصول سیمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمده ی اینجوری مان خوب است - لیکن باید به فکر واحدهای متوسط و کوچک باشید؛ اینها خیلی مهم است، اینها در زندگی مردم تأثیرات مستقیم دارد.[5]
د: مدیریت منابع ارزی
مسئله ی منابع ارزی هم مسئله ی مهمی است؛ که خب، حالا آقایان توجه دارید. روی این مسئله دقت کنید، خیلی باید کار کنید. واقعاً باید منابع ارزی را درست مدیریت کرد. حالا اشاره شد به ارز پایه؛ در این زمینه هم حرف های گوناگونی از دولت صادر شد. یعنی در روزنامه ها از قول یک مسئول، یک جور گفته شد؛ فردا یا دو روز بعد، یک جور دیگر گفته شد. نگذارید این اتفاق بیفتد. واقعاً یک تصمیم قاطع گرفته شود، روی آن تصمیم پافشاری شود و مسئله را دنبال کنید. به هر حال منابع ارزی باید مدیریت دقیق بشود.[6]
ه: مدیریت مصرف
یک مسئله هم در اقتصاد مقاومتی، مدیریت مصرف است. مصرف هم باید مدیریت شود. این قضیه ی اسراف و زیاده روی، قضیه ی مهمی در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوی اسراف را گرفت؟ فرهنگ سازی هم لازم است، اقدام عملی هم لازم است. فرهنگ سازی اش بیشتر به عهده ی رسانه هاست. واقعاً در این زمینه، هم صدا و سیما در درجه ی اول و بیش از همه مسئولیت دارد، هم دستگاه های دیگر مسئولیت دارند. باید فرهنگ سازی کنید. ما یک ملت مسلمانِ علاقه مند به مفاهیم اسلامی هستیم، اینقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگی مان اهل اسرافیم! بخش عملیاتی اش هم به نظر من از خود دولت باید آغاز شود. در گزارش های شماها من خواندم، حالا هم بعضی از دوستان اظهار کردند که دولت درصدد صرفه جوئی است و میخواهد صرفه جوئی کند؛ بسیار خوب، این لازم است؛ این را جدی بگیرید. دولت خودش یک مصرف کننده ی بسیار بزرگی است. شما از بنزین بگیرید تا وسائل گوناگون، یک مصرف کننده ی بزرگ، دولت است. حقیقتاً در کار مصرف، صرفه جوئی کنید. صرفه جوئی، چیز بسیار لازم و مهمی است.
به مصرف تولیدات داخلی هم اهمیت بدهید. در دستگاه شما، در وزارتخانه ی شما، اگر کار جدیدی انجام میگیرد، اگر چیز جدیدی خریده میشود، اگر همین اقلام روزمره ای که مورد نیاز وزارتخانه است، تهیه می شود، سعی کنید همه اش از داخل باشد؛ اصرار بر این داشته باشید؛ خود این، یک قلم خیلی بزرگی میشود. اصلاً ممنوع کنید و بگوئید هیچ کس حق ندارد در این وزارتخانه جنس خارجی مصرف کند. به نظر من اینها می تواند کمک کند.[7]
تبیین اقتصاد مقاومتی
در زمینه ی مسائل اقتصادی، «اقتصاد تهاجمی» را مطرح کردند؛ عیبی ندارد. بنده فکر اقتصاد تهاجمی را نکردم. اگر واقعاً یک تبیین دانشگاهی و آکادمیک نسبت به اقتصاد تهاجمی - به قول ایشان، مکمل اقتصاد مقاومتی - وجود دارد، چه اشکالی دارد؟ آن را هم مطرح کنیم. آنچه که به نظر ما رسیده، اقتصاد مقاومتی بوده. البته اقتصاد مقاومتی فقط جنبه ی نفی نیست؛ این جور نیست که اقتصاد مقاومتی معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهای تدافعی باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که به یک ملت امکان می دهد و اجازه میدهد که حتّی در شرائط فشار هم رشد و شکوفائی خودشان را داشته باشند. این یک فکر است، یک مطالبه ی عمومی است. شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ بسیار خوب، با زبان دانشگاهی، همین ایده ی اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید؛ یعنی آن اقتصادی که در شرائط فشار، در شرائط تحریم، در شرائط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تضمین کننده ی رشد و شکوفائی یک کشور باشد.[8]
اقتصاد مقاومتی شعار نیست
هم دانشگاه ها، هم دستگاه های دولتی، هم آحاد مردمی که خوشبختانه توانائی و استعداد این کار را دارند، چه از لحاظ علمی، چه از لحاظ توانائی های مالی، باید تلاش کنند مسئولیت زمان خود و مقطع تاریخی حساس خود را بشناسند و به آن عمل کنند. این که ما عرض کردیم «اقتصاد مقاومتی»، این یک شعار نیست؛ این یک واقعیت است. کشور دارد پیشرفت میکند. ما افق های بسیار بلند و نویدبخشی را در مقابل خودمان مشاهده می کنیم. خب، بدیهی است که حرکت به سمت این افق ها، معارض ها و معارضه هائی هم دارد. بعضی از این معارضه ها انگیزه های اقتصادی دارد، بعضی انگیزه های سیاسی دارد؛ بعضی منطقه ای است، بعضی بین المللی است. این معارضه ها در مواردی هم منتهی می شود به همین فشارهای گوناگونی که مشاهده می کنید؛ فشارهای سیاسی، تحریم، غیر تحریم، فشارهای تبلیغاتی - اینها هست - لیکن در لابه لای این مشکلات، در وسط این خارها، گام های استوار و همت ها و تصمیم هائی هم وجود دارد که بناست از وسط این خارها عبور کند و خودش را به آن نقطه ی مورد نظر برساند؛ وضع کشور الان اینجوری است.[9]
نقش شرکت های دانش بنیان در اقتصاد مقاومتی
یک مسئله ی دیگر در سرفصل اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش بنیان است... این بخش شرکت های دانش بنیان و فعالیت های اقتصادی دانش بنیان خیلی جاده ی باز و امیدبخشی است. ما استعدادهای برجسته ای داریم که می توانند در این مورد کمک کنند.[10]
ما باید هر کدام نقش خودمان را بشناسیم و آن را ایفاء کنیم. یکی از بخش های ما، اقتصاد است و خاصیت اقتصاد در یک چنین شرائطی، اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی اقتصادی که همراه باشد با مقاومت در مقابل کارشکنی دشمن، خباثت دشمن؛ دشمنانی که ما داریم. به نظر من یکی از بخش های مهمی که می تواند این اقتصاد مقاومتی را پایدار کند، همین کار شماست؛ همین شرکت های دانش بنیان است؛ این یکی از بهترین مظاهر و یکی از مؤثرترین مؤلفه های اقتصاد مقاومتی است؛ این را باید دنبال کرد.[11]
هدف دشمن از فشارهای اقتصادی
یک واقعیت دیگر هم این است که اگر کشور در مقابل فشارهای دشمن - از جمله در مقابل همین تحریم ها و از این چیزها - مقاومت مدبرانه بکند، نه فقط این حربه کند خواهد شد، بلکه در آینده هم امکان تکرار چنین چیزهائی دیگر وجود نخواهد داشت؛ چون این یک گذرگاه است، این یک برهه است؛ کشور از این برهه عبور خواهد کرد. این چیزهائی که الان آنها تهدید می کنند، تحریم می کنند، جز آمریکا و جز رژیم صهیونیستی، هیچ کس ذی نفع از این تحریم ها نیست. دیگران را با زور و با فشار و با رودربایستی و با این چیزها وارد میدان کردند. خب، پیداست که زور و فشار و رودربایستی نمی تواند خیلی ادامه پیدا کند - یک مدتی است - شاهدش هم این است که مجبور شدند بیست تا کشور را از همین تحریم های نفتی و امثال اینها استثناء کنند! دیگرانی هم که استثناء نشدند، خودشان مایل نیستند، و بیش از آنچه که ما بخواهیم یا همان اندازه که ما می خواهیم، آنها دنبال راه حل می گردند. بنابراین بایستی مقاومت کرد.
ما باید مسائل کشور را با این دید نگاه کنیم؛ آرمان ها جلوی چشم ما باشد؛ واقعیت های تشویق کننده جلوی چشم ما باشد. در مورد واقعیت های منفی - که در واقع در بعضی موارد واقعیت سازی است، واقعیت نمائی است - دچار اشتباه نشویم. البته توان دشمن را دست کم نگیریم، سهل انگاری و ساده انگاری نکنیم. مسئله، مسئله ی اساسی و مهمی است. شما مثل یک ریاضیدانی که می خواهد یک مسئله ی مهم ریاضی را حل کند، بر سر این مسئله تلاشتان را به کار ببرید و مسئله را حل کنید. شما ریاضیدان بااستعدادی هستید؛ این هم یک مسئله ی ریاضی است. اینجوری باید با مسائل گوناگون برخورد کنید. خوشبختانه انسان مشاهده میکند که همین روحیه هم در دستگاه های گوناگون وجود دارد. به مسئله ی اقتصاد باید با این دید نگاه کرد.
ما چند سال پیش «اقتصاد مقاومتی» را مطرح کردیم. همه ی کسانی که ناظر مسائل گوناگون بودند، می توانستند حدس بزنند که هدف دشمن، فشار اقتصادی بر کشور است. معلوم بود و طراحی ها نشان می داد که اینها می خواهند بر روی اقتصاد کشور متمرکز شوند. اقتصاد کشور ما برای آنها نقطه ی مهمی است. هدف دشمن این بود که بر روی اقتصاد متمرکز شود، به رشد ملی لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملی دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشکل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامی جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادی دشمن این است، و این محسوس بود؛ این را انسان می توانست مشاهده کند.[12]
منظومه ی کامل اقتصادی
من سال ۸۶ در صحن مطهر علی بن موسی الرضا علیه الصّلاة و السّلام در سخنرانی اول سال گفتم که اینها دارند مسئله ی اقتصاد را پیگیری میکنند؛ بعد هم آدم می تواند فرض کند که این شعارهای سال حلقه هائی بود برای ایجاد یک منظومه ی کامل در زمینه ی مسائل اقتصاد؛ یعنی اصلاح الگوی مصرف، مسئله ی جلوگیری از اسراف، مسئله ی همت مضاعف و کار مضاعف، مسئله ی جهاد اقتصادی، و تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی. ما اینها را به عنوان شعارهای زودگذر مطرح نکردیم؛ اینها چیزهائی است که می تواند حرکت عمومی کشور را در زمینه ی اقتصاد ساماندهی کند؛ می تواند ما را پیش ببرد. ما باید دنبال این راه باشیم.[13]
الزامات اقتصاد مقاومتی
مسئله ی اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتی مهم است. البته اقتصاد مقاومتی الزاماتی دارد. مردمی کردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتی است. این سیاست های اصل ۴۴ که اعلام شد، می تواند یک تحول به وجود بیاورد؛ و این کار باید انجام بگیرد. البته کارهائی انجام گرفته و تلاشهای بیشتری باید بشود. بخش خصوصی را باید توانمند کرد؛ هم به فعالیت اقتصادی تشویق بشوند، هم سیستم بانکی کشور، دستگاه های دولتی کشور و دستگاه هائی که می توانند کمک کنند - مثل قوه ی مقننه و قوه ی قضائیه - کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند.
کاهش وابستگی به نفت یکی دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتی است. این وابستگی، میراث شوم صد ساله ی ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیت های اقتصادی درآمدزای دیگری جایگزین کنیم، بزرگ ترین حرکت مهم را در زمینه ی اقتصاد انجام داده ایم. امروز صنایع دانش بنیان از جمله ی کارهائی است که می تواند این خلأ را تا میزان زیادی پر کند. ظرفیت های گوناگونی در کشور وجود دارد که می تواند این خلأ را پر کند. همت را بر این بگماریم؛ برویم به سمت این که هرچه ممکن است، وابستگی خودمان را کم کنیم.[14]
اقتصاد مقاومتی و مدیریت مصرف
مسئله ی مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاه های دولتی، هم دستگاه های غیر دولتی، هم آحاد مردم و خانواده ها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظه ی تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است؛ انسان میتواند ادعا کند که این اجر جهاد فی سبیل اللّه را دارد.
یک بُعد دیگرِ این مسئله ی تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید داخلی استفاده کنیم؛ این را همه ی دستگاه های دولتی توجه داشته باشند - دستگاه های حاکمیتی، مربوط به قوای سه گانه - سعی کنند هیچ تولید غیر ایرانی را مصرف نکنند؛ همت را بر این بگمارند. آحاد مردم هم مصرف تولید داخلی را بر مصرف کالاهائی با مارک های معروف خارجی - که بعضی فقط برای نام و نشان، برای پز دادن، برای خودنمائی کردن، در زمینه های مختلف دنبال مارک های خارجی میروند - ترجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند.
به نظر ما طرح های «اقتصاد مقاومتی» جواب میدهد. همین مسئله ی سهمیه بندی بنزین که اشاره کردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزین سهمیه بندی نمی شد، امروز مصرف بنزین ما از صد میلیون لیتر در روز بالاتر می رفت. توانستند این را کنترل کنند؛ که خب، امروز در یک حد خیلی خوبی هست. حتّی باید جوری باشد که هیچ به بیرون نیازی نباشد، که الحمدللّه نیست. تحریم بنزین را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتی تحریم بنزین را خنثی کرد. و بقیه ی چیزهائی که مورد نیاز کشور است.
هدفمند کردن یارانه ها هم در جهت شکل دادن به اقتصاد ملی است؛ که اینها می تواند هم رونق ایجاد کند - در تولید، در اشتغال - و هم موجب رفاه شود؛ اینها مایه ی رشد تولید کشور، رشد اقتصادی کشور، مایه ی اقتدار یک کشور است. با رشد تولید، یک کشور در دنیا اقتدار حقیقی و آبروی بین المللی پیدا می کند. این کار بایستی به انجام برسد.[15]
استفاده ی حداکثری از زمان، منابع و امکانات
از زمان باید حداکثر استفاده بشود. طرح هائی که سالهای متمادی طول می کشید، امروز خوشبختانه با فاصله ی کمتری انسان می بیند که فلان کارخانه در ظرف دو سال، در ظرف هجده ماه به بهره برداری رسید. باید این را در کشور تقویت کرد.
حرکت بر اساس برنامه، یکی از کارهای اساسی است. تصمیم های خلق الساعه و تغییر مقررات، جزو ضربه هائی است که به «اقتصاد مقاومتی» وارد می شود و به مقاومت ملت ضربه می زند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند؛ نگذارند سیاست های اقتصادی کشور در هر زمانی دچار تذبذب و تغییرهای بی مورد شود.[16]
اهمیت تحقیق در زمینه اقتصاد مقاومتی
یکی از دوستان اطلاع دادند که یک ستاد دانشجوئی برای تحقیق در اقتصاد مقاومتی تشکیل شده. کار بسیار جالبی است. اینجور کارهای عمیق، همان چیزی است که کشور به آن احتیاج دارد. شما باید فکر کنید، مطالعه کنید، تحقیق کنید. این تحقیقها اگر به درد آن دستگاه مسئول هم نخورد یا به کار او نیاید یا نپسندد، قطعاً به کار شما می آید و به درد شما می خورد. این، کار بسیار جالبی است.
همچنین یکی دیگر از دوستان اطلاع دادند که در دانشگاه شریف مرکز مطالعاتی ای تشکیل شده و در این زمینه ها کار میکنند. اینها بسیار کارهای مهمی است. این انگیزه ی جوان دانشجو و فکور، خیلی برای آینده ی کشور مهم است.
البته راه حل هائی که گفته شد، بعضی از آنها کاملاً درست است. این را هم من به شما عرض بکنم؛ در همین زمینه ی مسائل اقتصادی، پاره ای از آنچه که پیشنهاد و مطرح شد، ما اطلاع داریم که مد نظر مسئولین هست؛ درباره اش کار می کنند، تصمیم گیری می کنند، اقدام می کنند؛ منتها همه ی اقدام ها یا به اطلاع نمی رسد، یا گفتنی نیست. به هر حال اینجور نیست که مسائل اقتصادی در مد نظر آن مسئولین نباشد.[17]
اقتصاد مقاومتی، معنا و مفهومی از کارآفرینی
دلیل دومِ ما که امروز کار برامان مهم است، کارآفرینی مهم است، این است که ما امروز در مقابل یک فشار جهانی قرار داریم. دشمنی وجود دارد در دنیا که می خواهد با فشار اقتصادی و با تحریم و با این کارهائی که شماها می دانید، سلطه ی اهریمنی خودش را برگرداند به این کشور. هدف این است. یک کشور به این خوبی، با این همه منابع، منابع طبیعی، با این موقعیت سوق الجیشی، با همه ی امکانات، زیر نگین یک قدرتی در دنیا بوده؛ یک روز انگلیس ها بودند، یک روز آمریکائی ها بودند - در واقع نظام سلطه، دستگاه سلطه، امپراتوری سلطه. حالا آمریکا یک گوشه ای از این امپراتوری است - اینها مسلط بودند بر این کشور؛ انقلاب دست اینها را کوتاه کرده. سلطه می خواهد برگردد به این کشور. همه ی این تلاش ها برای این است. مسئله ی انرژی هسته ای بهانه است. آن کسانی که خیال می کنند اگر ما مسئله ی انرژی هسته ای را حل کردیم، مشکلات حل خواهد شد، خطا می کنند. مسئله ی انرژی هسته ای را مطرح می کنند، مسئله ی حقوق بشر را مطرح می کنند، مسائل گوناگون را مطرح می کنند، که اینها بهانه است. مسئله، مسئله ی فشار است، می خواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ می خواهند انقلاب را زمین بزنند. یکی از کارهای مهم همین تحریم اقتصادی است. می گویند ما طرفمان ملت ایران نیست! دروغ می گویند؛ اصلاً طرف، ملت ایران است. تحریم برای این است که ملت ایران به ستوه بیاید، بگوید آقا ما به خاطر دولت جمهوری اسلامی داریم زیر فشار تحریم قرار می گیریم؛ رابطه ی ملت با نظام جمهوری اسلامی قطع بشود. هدف اصلاً این است. البته ملت ما را نمی شناسند؛ مثل همه ی موارد دیگر محاسباتشان غلط اندر غلط است. از نظر نظام سلطه، گناه بزرگ ملت ایران این است که خودش را از زیر بار سلطه آزاد کرده. می خواهند مجازات کنند به خاطر این گناه، که چرا خودت را از زیر بار سلطه، ای ملت! آزاد کرده ای. این ملت راه را پیدا کرده. اصلاً محاسباتشان اشتباه است؛ نمی فهمند چه کار باید بکنند و چه کار دارند می کنند. خب، اما فشار می آورند؛ فشار اقتصادی از راه تحریم ها.
ما باید یک اقتصاد مقاومتی واقعی در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینی معناش این است. دوستان درست گفتند که ما تحریم ها را دور می زنیم؛ بنده هم یقین دارم. ملت ایران و مسئولین کشور تحریم ها را دور میزنند، تحریم کنندگان را ناکام می کنند؛ مثل موارد دیگری که در سال های گذشته در زمینه های سیاسی بود که یک اشتباهی کردند، یک حرکتی انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، یکی یکی عذرخواهی کنند. چند مورد یادتان هست لابد دیگر. حالا جوان ها نمی دانند. در این ده بیست سال اخیر، از این کارها چند بار انجام دادند. این دفعه هم همین جور است. البته تحریم برای ما جدید نیست، ما سی سال است تو تحریمیم. همه ی این کارهائی که شده است، همه ی این حرکت عظیم ملت ایران، در فضای تحریم انجام گرفته؛ بنابراین کاری نمی توانند بکنند. خب، ولی این دلیلی است برای همه ی مسئولان و دلسوزان کشور که خود را موظف بدانند، مکلف بدانند به ایجاد کار، به تولید، به کارآفرینی، به پر رونق کردن روزافزون این کارگاه عظیم؛ که کشور ایران حقیقتاً امروز یک کارگاه عظیمی است. همه خودشان را باید موظف بدانند.[18]
مقدمه
قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با یگدیگر در قلمرو معارف بشری مورد تحقیق واقع می شدند و مرز مشخصی میان آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومانیسم زمینه های شناخت مسائل اجتماعی را از طریق عقل و تجربه به وجود آورد ؛ این روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب یافت که باعث شد در ابتدای قرن هجدهم زمزمه ی استقلال و جدایی علوم اجتماعی از فلسفه آغاز شود ؛ و پدیدۀاستقلال و انفکاک علوم اجتماعی از فلسفه نیز به طور طبیعی این اندیشه را نمودار ساخت که پدیدۀ اجتماعی ویژگی های منظمی دارند و قانون حاکم بر رفتار اجتماعی همانند قانونمندی حاکم بر جهان ماده و طبیعت است .
در مورد اقتصاد هم ، اندیشمندان اقتصادی معتقد بودند که فعالیت های انسان در تولید ، توزیع و مصرف تابع قوانین طبیعی است که باید آنها را شناخت تا آنکه بتوان روابط علمی بین پدیده های اقتصادی را تبین کرد . از آنجا که این قوانین طبیعی است پس ، مناسب ترین قوانینی هستند که می توانند تعادل به وجود آورند ، به شرط اینکه در وضعیت طبیعی و آزادبکار روند و دولت یا اخلاق یا دین ، در عملکرد آنها دخالتی نکنند . بنابراین پدیده های عینی اقتصادی و رفتار های انسان عاقل اقتصادی در صحنه اقتصاد ، همانند دیگر رخداد های فیزیکی ، تابع رابطه علمی مشخص است و با روش تجربه قابل ملاحظه و بررسی است . واقعیت این است که پیدایش رفتار های اقتصادی ، تصادفی و اتفاقی نیست ، بلکه نظام علّی و معلولی بر آنها حاکم است ؛ به گونه ای که می توان در سایه رابطه علیت ، این رفتار ها را تفسیر کرد ؛ ولی نباید از نظر دور داشت که یکی از اجزاء علت تامه و این رفتار ها و رخدادهای عینی اراده و اختیار انسان است . رابطه اقتصادی در جامعه الزاما"در چهارچوب یک نظام اقتصادی ، مشکل می گیرد و نظام اقتصادی هم بدون « جهت » و « هدف » پذیرفته نیست و « باید » های که « جهت » و « هدف » نظام اقتصادی را تبیین می کنند ؛ « باید » های مبانی نامیده می شود .
اقتصاد چیست
انسان با توجه به تمایلی که به ارضای نیاز های خود دارد ، سعی می کند که با صرف حداقل تلاش یا هزینه ، حداکثر نتیجه را به دست آورد ، این راه و روش ، اصل اقتصاد نامیده شده ، فرد تحت تأثیر هر مشرب خاص که باشد ، لازم است بر مبنای این اصل رفتار کند . بنابرین ، « اقتصاد » علمی است که رفتار و رابطه انسان را با اشیای مادی مورد نیاز او که به رایگان در طبیعت نمی یابد ، مطالعه می کند . مطالعه اقتصاد باید درک ، بیان و تا حدی پیش بینی رفتار اقتصادی انسان را امکان پذیر سازد . این مطالعه باید به بهبود رفاه مادی فردی و اجتماعی بشر کمک کند ؛ بنابرین می توان ادعا کرد که اقتصاد ، قبل از هر چیز ، به تجزیه و تحلیل و تو ضیح شرایط و روابطی که در قلمرو رفاه مادی قرار دارد ، می پردازد . و اقتصاد بر خلاف علوم طبیعی ، علم محض نیست ؛ بلکه مجموعه اصول و قواعدی است که تحت تأثیر اراده بشر قرار می گیرد .
موضوع علم اقتصاد
موضوع اقتصاد عبارت است : از ثروت (کالاها ، خدمات و منابع ) از حیث چگونگی تولید ، توزیع و مصرف آن . مقصود از « ثروت » جنبه مالیت و ارزش کالاها و خدمات است ، نه جنبه عینیت اموال ؛ بنابرین ثروت از نظر ارزشمند بودن و مالیت موضوع اقتصاد است .
ثروت ،از حیث چگونگی رشد ، توزیع و به مصرف رساندن آن موضوع اقتصاد است ، نه از حیث آن به این شخص یا آن شخص
تعریف اقتصاد
یکی از معانی اقتصاد در لغت ، میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری است . در آیه « و اقصد فی مشیک » نیز به همین معنی آمده است .
از آن نظر که اعتدال در هزینه زندگی یکی از مصادیق میانه روی بوده ، کلمه « اقتصاد » دربارۀ آن بسیار استعمال می شده است تا آنجا که در به کار گیری عرفی از « اقتصاد » غالبا" همین معنی مقصود بوده است . اقتصاد از معانی عرفی خود (میانه روی در معاش و تناسب دخلو خرج ) ، تعمیم داده شده و معادل economy قرار گرفته است .
به هر حال برای « اقتصاد » که اقتصاددانان از بحث می کنند تعاریف مختلفی ارائه شده است .
ارسطو : علم اقتصاد یعنی مدیریت خانه .
آدام اسمیت : اقتصاد ، علم بررسی ماهیت و علل ثروت ملل است .
استوارت میل : اقتصاد ، عبارت است از بررسی ماهیت ثروت از طریق قوانین تولید و توزیع
ریکاردو :اقتصاد علم است .
آلفرد مارشال : اقتصاد ،عبارت است از مطالعه بشر در زندگی شغلی و حرفه ای . در تعریف دیگر : علم اقتصاد بررسی کردار های انسان در جریان عادی زندگی اقتصاد یعنی کسب درامد و تمتع از آن برای تربیت دادن زندگی است .
روشهای تحقیق ، تحلیل و طرح مسائل اقتصادی
روش شناسی
اقتصاد دارای روش های تحقیق ، تحلیل و بیان موضوعاتی است که در بعضی از آنها با سایر علوم مشترک است . در اقتصاد دو روش شناخته شده « روش قیاسی » و « روش استقرای » برای شکل دادن به نظریه های اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد . مبنای اصل روش قیاسی ، قیاسی منطقی و مبنای اصلی روش استقرای ، استقرای منطقی می باشد .
قیاس منطقی
حجتی است که در آن ، ذهن از قضایای کلی ، نتیجه ای جزئی را استنتاج می کند ؛ به تعبیر دیگر ، قولی است ، فراهم آمده از چند قضیه ، به نحوی که از آن قول ، به طور ذاتی قول دیگری لازم آید . قیاس منطقی عمل ذهن برای استنتاج از کلی است .
استقرایی منطقی
حجتی است که در آن ذهن از قضایای جزئی به نتیجه ای کلی می رسد و از محسوس به معقول یا از پدیده به قانون میرسد . در این استدلال ، در واقع بخشی از قضایای جزئی دیده شده و سپس حکم آن به همه موارد تعمیم داده شده ، قانون کلی استخراج می شود .
روش قیاس
روش قیاسی ، عبارت است از روش استدلال عقلی و انتقال از معلول به علت یا بر عکس ، با استفاده از لازم و ملزوم ها و روابط منطقی میان قضایا ، برای اثبات یک نظریه کلی .
روش استقرای
عبارت است از روش استدلال از بررسی جزئیات و داده های آماری و عینی به هدف دستیابی به نتایج و قواعد و احکام عام و کلی ؛ به عبارت دیگر ، حرکت از جزئی به کلی برای تکوین یک نظریه را روش استقرایی گویند . در این روش استدلال لبتدا از طریق تحقیقات تجربی پدیده های اقتصادی مورد مشاهده قرار می گیرند و سپس با تعمیم نتایج روابط خاص مشاهده شده در پدیده ها ، قواعد و قضایایی کلی و عام ، به صورت یک نظریه یا قانون اقتصادی ارائه می شود .
فرضیه
نتایج و قواعد به دست آمده از فرضها در مورد یک پدیدۀ اقتصادی را با استفاده از روابط و دلایل منطقی ، یک فرضیه اقتصادی گویند .
نظریه
با آزمون تجربی یک فرضیه اقتصادی و با تأیید نسبی روابط و قواعد ارائه شده در آن ، به وسیله تحقیقات تجربی در مورد پدیده های خاص اقتصادی ، یک نظریه ساخته می شود . تکرار تأیید نسبی تجربی یک فرضیه ، آن را به صورت یک قانون در می آورد . این نظریه یا قانون خود می تواند به عنوان فرض های یک نظریه دیگر اقتصادی به صورت قواعد کلی در روش قیاسی به کار رود .