چیزی که بین میلیونرها و میلیاردها تفاوت ایجاد میکند و من در تعداد زیادی از آنها این موضوع را مشاهده کردهام، این است که آنها مرتب از خود سؤالی را میپرسند که من آنها را «سؤالات خلق ثروت» مینامم، و زمانی را برای پیدا کردن جواب آن، صرف میکنند. مثالی از مثالهای مربوط به خلق ثروت این است:
چه محصول منحصربهفردی میتوانم تولید کنم و یا خدماترسانی منحصربهفردی داشته باشم، که ارزش زیادی برای جهان داشته باشد؟
این نوع سؤالات، مغزتان را برای اطلاعات مربوط به خلق ثروت مرتب میکند و شما را در حالتی قرار میدهد که منابع بیشتری داشته باشید. اگر از جوابهایی که دریافت میکنید، خوشحال نیستید، میتوانید سؤال را عوض کنید و یا به سؤال کردن خود تا پیدا کردن جواب صحیح ادامه دهید. مغز شما آنقدر دنبال پاسخ میگردد تا جواب مفید را پیدا کند. شاید نیاز داشته باشید این کار را یکبار برای چند روز پیش از دریافت پاسخ به طور مرتب انجام دهید؛ تا اینکه یکباره پاسخ، پیدا شود و برای شما شعف زیادی به همراه داشته باشد. انیشتین یک دانشمندی دنبالهروی دیگران نبود، مخترعی باهوش بود. همواره در طول روز، دنبال طرحهای جدیدی میگشت. او معادلاتی نوشت که دنیا را عوض کرد و علت آن هم سؤالات هوشمندانهتری بود که نسبت به دانشمندان همعصر خودش مدام میپرسید.
برای اینکه پول زیادی بسازید، نیاز ندارید که یک شاگرد ممتاز دانشگاه باشید. اگر به زندگینامه صدها ثروتمند که فهرست آنان در مجله تامیز منتشر شده، نگاهی اجمالی بیندازید، به صحت این مطلب، پی خواهید برد. فقط نیاز دارید سؤالات هوشمندانه مالی بپرسید و پاسخها را نزد خود نگه دارید تا جاییکه پاسخ لازم را دریافت کنید.
نیازی نیست پاسخ را بلافاصله دریافت کنید. به همین خاطر است که به سؤال کردن ادامه میدهید. خلاقیت ذهن انسان، نامحدود است؛ فقط به تمام چیزهایی که در دنیا وجود دارد، نگاهی بیندازید، تمام هنرها، علوم، فنآوری و تجارب، همگی به وسیله ذهن انسان خلق شده است. برای چند لحظه مکث کنید و درباره این ثروت خلق شده، به طور واقعی فکر کنید. این سؤالات را مرتب از خودتان بپرسید:
* چگونه میتوانم ارزش افزوده به زندگی بدهم و به راحتی پول به دست بیاورم؟
* مردم به خاطر چه چیزی پول پرداخت میکنند، تا من به سادگی و با خوشحالی آن را برای آنها تهیه کنم؟
* از چه راههایی به راحتی و با لذت میتوانم به فراوانی ثروت برسم؟
* عاشق خلق چه چیزهایی هستم که افراد عاشقانه حاضرند به خاطرش پول بپردازند؟
چند روز آینده را به طور دائم صرف سؤال کردن این پرسشها از خود بکنید، تا جاییکه، طرحها وارد ذهن شما بشوند. لوح فشردهای که همراه این کتاب است، به ذهن ناهوشیار شما دستورهایی میدهد تا به صورت خلاقانه، دنبال پاسخهای مربوط به سؤالات ثروت بگردید.
همانطور که مشاهده میکنید، سؤالات سادهاند. تمرینی که من با شما در میان میگذارم، یکی از قدرتمندترینها در کل کتاب است.
دفتر یادداشت میلیونرها
1. به بیرون خانه یا دفتر کار خود بروید، یک دفترچه یادداشت بخرید یا صفحه کاغذی تهیه کنید که در این تمرین، از آن استفاده شود. هر چیزی که فکر میکنید لازم است به همراه داشته باشید و به طور منظم از آن استفاده کنید، احساس بزرگ بودن خواهید کرد. (ریچارد برانسون به من گفت بهترین کارها و طرحهایش را پشت پاکت نامهها و دستمال کاغذیهایش نوشته است.)
2. هر روز، برای 30 روز آینده، حداقل 10 پاسخ برای سؤال خلق ثروت که از قبل بیان شد، بنویسید؛ هر چیزی که به فکرتان میرسد. پاسخهایتان نباید به طور حتم عملی باشد، به خاطر اهداف این تمرین، فقط اجازه دهید که ذهن خلاق شود و در حالت جاری باشد.
3. در پایان 30 روز حداقل 300 راه پیدا خواهید کرد که با کمک آن، ارزش افزوده به جهان خواهید داد و پول بیشتری به دست خواهید آورد.
توانایی شما در پولسازی، بستگی به توانایی شما در افزایش، خلق و ایجاد ارزش، به یک شخص، یک پروژه و یا شرکت و یا سرمایهگذاری دارد. واضحتر میگویم:
پول یکی از پاداشهایی است که شما آن را بابت ارزش افزوده دادن به زندگی دیگران دریافت میکنید.
هر قدر ارزش بیشتری به جهان اضافه کنید، پول بیشتری به عنوان پاداش دریافت خواهید کرد. ولی همه ارزشها یکسان خلق نشدهاند. در اصل سه عامل روی توانایی شما در پولسازی به خاطر ارزش افزوده، اثر میگذارد:
منحصر به فرد بودن: یعنی اینکه محصول شما یا خدماترسانیتان از چیزهایی که پیشتر بوده، متفاوت باشد. این موضوع در مورد انحصاری بودن هم صدق میکند؛ هر چیزی که مراجعهکنندگان یا مشتریان شما میخواهند، باید تنها از طریق شما بتوانند به دست بیاورند.
دامنه: که عبارت از تعداد افرادی است که شما میتوانید با پیشنهادهای خود بر آنها تأثیر بگذارید. در صورتی که بخواهیم کلی صحبت کنیم، اگر به زندگی افراد بیشتری، ارزش افزوده بدهید پول بیشتری به دست خواهید آورد.
تأثیر: مربوط به میزان ارزشی است که به دنیای یک شخص اضافه میکنید. ایجاد تفاوتی عظیم در کسب و کار یک فرد و روابط شخصی و زندگی، باعث میشود آنها پاداش بیشتری به شما بدهند، تا اینکه یک فنجان قهوه در صبح روی میز آنها بگذارید.
هر قدر خدماترسانی شما منحصربهفردتر باشد، افراد بیشتری را جذب میکنید و بر آنها بیشتر تأثیر میگذارید، در نتیجه پول بیشتری به دست میآورید. به همین دلیل است که بعضی از ستارگان سینما، بیش از یک استاد دانشگاه درآمد دارند.یک استاد، بر سی یا چهل نفر از افرادی که در سال به آنها درس میدهد، تأثیر میگذارد. درحالیکه یک هنرپیشه ارزش منحصربهفردی به میلیونها نفر اضافه میکند و البته به همان میزان هم پاداش خواهد گرفت.
این بدان معنی نیست که نیاز داریم تا درگیر کارهای سطحی شویم که پول بیشتری بسازیم. مهاتماگاندی فردی شناخته شده است که در سراسر جهان بهخاطر سادگی و قانونمند عمل کردن و نقش صلحطلبانهای که در استقلال هند ایفا کرد، مورد تحسین همه جهانیان است. او زمانی میگفت: «برای اینکه دوست من باشید، باید هزینه زیادی را متحمل شوید.» او میدانست که به خاطر ارزش افزودهای که به مردم کشورش داده، تأثیر زیادی روی میلیونها نفر گذاشته است. بنابراین به سادگی تصمیم گرفت این چند میلیون نفر را از خود دور کند، اما به در عوض همگی آنها را در قلب خود جای دهد.
مقدمه
یکی از مراحل زندگی بشر، مرحله دنیاست که شامل سه اتفاق عمده ی: تولد (ورود)، زندگی (حضور) و مرگ (خروج) می باشد.
انسان در تولّد و مرگ و اصل زندگی اختیاری ندارد، اما در چگونگی و نوع زندگی مختار است و شایسته است برای کسب حیات طیّبه، زیستنی آگاهانه، خردمندانه و سعادتمندانه همراه با سلامت جسم و توجه به آینده ای روشن تلاش نماید. «هر فرد سالم بدون استثناء برای ادامه زندگی ناچار است حداقل بعد از پایان دوره نوجوانی کار کند و شاید انتخاب شغل یکی از مهمترین مسائل افراد در این دوره از زندگی باشد، زیرا نوع کار، مزد یا درآمد کار، مهارت و استعداد لازم، خوشایند یا ناخوشایند بودن کار، آینده ی آن، ارتقاء یا پیشرفت در کار و... همگی مسائلی هستند که باید هنگام انتخاب شغل مورد توجه قرار بگیرند. برای کسب حیات طیبه با نگاه متقارن به دنیا و آخرت توجه به پنج نوع تربیت برای بشر ضروری است:
1. تربیت جسمی
2. تربیت عاطفی
3. تربیت عقلانی
4. تربیت دینی
5. تربیت اجتماعی
چرا که نیل به سعادت و خوشبختی واقعی بشر در بُعد فردی، خانوادگی و اجتماعی مرهون کسب توانمندی و موفقیت در این پنج نوع تربیت جهت «شکوفاسازی شخصیت خود و اداره ی زندگی» و «برقراری ارتباطات موفق جمعی تا حدّ تأثیرگذاری مثبت» و «ارتباط عمیق با خداست».
کارشناسان تربیتی به بخشی از آگاهی ها و توانایی های انسان که برای دستیابی به یک زندگی موفق مورد نیاز است، «مهارتهای زندگی» می گویند. در این مقاله به تبیین و تشریح راهکارهای داشتن یک زندگی سالم و مهارتها و روش های مقابله ای مورد نیاز می پردازیم. مهارتهای اقتصادی (حرفه آموزی و انتخاب شغل) یکی از مهارتهای لازم برای تأمین زندگی و زندگی سرافرازانه داشتن کسب مهارتهای اقتصادی و حرفه آموزی است.
پیامبر اکرم می فرمایند: «خداوند مؤمن صاحب حرفه و کار را دوست دارد.» (1)
دین اسلام متکفل اداره ی امر دنیا و آخرت انسان است و دستورات آن تضمین کننده ی حیات طیبه می باشد. یکی از سفارشات ویژه اسلام، سفارش به کار، کاردانی و تحصیل مهارتهای لازم اقتصادی، حرفه آموزی و ورود به صحنه ی تلاش برای کسب رزق حلال است.
از نظر اسلام کار و تلاش و شغل نه تنها از جنبه ی اقتصادی و معیشتی ارزشمند و لازم بوده، بلکه از بُعد معنوی نیز برای پرورش روح ضروری است. اسلام کار و شغل را نوعی عبادت و عاملی تربیتی برای ارتقای ایمان و راهکاری برای عزّت مندی و شرافت افزایی می داند، از اینرو در استراتژی و برنامه ریزی های فردی و اجتماعی لازم است با چنین دیدی به کار و اشتغال و مهارتهای اقتصادی نگریست.
در سیره ی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: هرگاه حضرتش به مردی برخورد می کرد که از (زیبایی و محاسنش) به شگفتی می آمد، ابتدا از شغل و حرفه ی او می پرسید و در صورتی که وی شغلی نداشت می فرمود: (سَقَط مِن عَینی) «از چشم من افتاد.» و آنگاه در بیان علّتش می فرمود:
(لِأنَّ المُؤمن إذا لَم یَکن لَهُ حِرفَةٌ یَعیشُ بِدینِه.) (2)
«زیرا مؤمن اگر حرفه و شغلی نداشته باشد، از راه دینش ارتزاق می کند.»
داشتن شغل و حرفه در بین روان شناسان و در کتب روان شناسی نیز مورد توجه ویژه ای واقع شده است دنالد سوپر می گوید:
«شغل این امکان را فراهم می آورد تا شما آن تصویری را که از خود در ذهن دارید به فعل درآورید یا آنرا ابراز کنید.»
«هر فرد سالم بدون استثناء برای ادامه زندگی ناچار است حداقل بعد از پایان دوره نوجوانی کار کند و شاید انتخاب شغل یکی از مهمترین مسائل افراد در این دوره از زندگی باشد، زیرا نوع کار، مزد یا درآمد کار، مهارت و استعداد لازم، خوشایند یا ناخوشایند بودن کار، آینده ی آن، ارتقاء یا پیشرفت در کار و... همگی مسائلی هستند که باید هنگام انتخاب شغل مورد توجه قرار بگیرند. از طرف دیگر، فرد با انتخاب کار معین علاوه بر اینکه می خواهد معاش خود را تأمین کند علاقه مند است شخصیت خود را هم نشان بدهد، مورد توجه و پذیرش جامعه قرار بگیرد و انگیزه های مختلف خود را ارضا کند...» (3)
البته انجام دادن موفقیت آمیز هر شغل و کاری مستلزم کسب خصائصی است، این خصائص عبارتند از:
1. تربیت و کارآموزی:
هر نوع شغل یا کار به یک نوع تربیت خاص نیاز دارد و برحسب نوع حرفه، تربیت و کارآموزی نیز این جهات متفاوت خواهد بود: الف. نوع تربیت و کارآموزی. ب. زمان و مکان تربیت و کارآموزی. پ. روش تربیت و کارآموزی. ت. شخصیت مربی یا راهنمای تربیت شغلی.
2. هوش:
از تجارب روان شناسی چنین برمی آید که بین سطح یا درجه هوش عمومی یک فرد و موقعیت و موفقیت او در حرفه ی خاص، رابطه ی قابل ملاحظه ای وجود دارد و هر شغل به سطح و درجه معینی از هوش اختصاصی (خاص) نیاز دارد.
3. استعدادهای ویژه:
اکثر مشاغل به استعدادهای ویژه ای نیاز دارند و تجربه نشان داده است که موفقیت اشخاص در مشاغل گوناگون بیشتر به استعدادهای خاص آنها بستگی دارد.
4. آمادگی بدنی:
موفقیت در هر حرفه بدون برخورداری از سلامت بدنی غیر ممکن است.
5. مزاج یا خوی:
در اغلب مشاغل، مزاج یا خوی به موفقیت شغلی و رضایت خاطرش بستگی دارد، مثلاً: فروشندگان، بازرسان، پلیس بیش از سایر کارکنان به برونگرایی متمایلند در حالی که دانشمندان، مهندسان، طراحان و اشخاصی که اصولاً با افکار و اشیاء سرو کار دارند بیش از دیگران می خواهند درونگرا باشند.
6 . هوش اجتماعی:
هوش اجتماعی یا استعداد همراهی و همکاری با مردم عامل مهمی برای موفقیت سازشی در بیشتر مشاغل است. یکی از خصائص عمده ی هوش اجتماعی آگاهی فوری از عقاید، احساسات و ارزش های مردمی است که شخص با ایشان ارتباط دارد.
7. رغبت:
شخص در کارش زمانی موفق خواهد شد که آن را واقعاً دوست بدارد. (4)
* از طرفی ورود به هر شغل، مستلزم پشت سر گذاشتن مراحلی است که آشنایی با این مراحل برای تشخیص موقعیت شغلی هر فرد مفید است، این مراحل عبارتند از:
الف. انتخاب:
در این مرحله لازم است از سویی با کسب اطلاعات کافی از واقعیات شغلی و مشاوره با افراد خبره و با تجربه و از سوئی آمادگی های جسمانی و علائق روحی روانی متناسب با آن را در خود مورد بررسی قرار دهیم و به انتخاب شغل و مسئولیت اقدام نمائیم.
ب. انتقال:
معمولاً پس از انتخاب شغل هر انسانی، لازم است از عادات و محیط رفقا و شرایط قبلی خود به یک سلسله عادات، رفتار و شرایط دیگری منتقل شود و با شرایط جدید روحیات خود را مطابقت دهد. این دوره گاهی برای افراد، بین یک تا دو سال به طول می انجامد. یکی از مشخصات این دوره شک، تردید و تزلزل می باشد.
ج. تثبیت شغل:
در این مرحله فرد از نظر فکری به اطمینان خاطر رسیده و خود را با کار و شرایط آن، تطبیق داده و مسلط به خود و کار در محیط کار می باشد و همه انرژی خود را صرف کار و پیشرفت کاری می نماید.
د. شکوفائی:
در این مرحله شغلی، فرد خود را کاملاً مسلط می بیند و با کمال قدرت و علاقه مندی مشغول به کار و حرفه و مسئولیت خود می باشد و به بهره وری می رسد و علاوه بر انجام امور لازم مسئولیتی متناسب با علاقه و استعداد فرد، خلاقیت و ابتکاراتی نیز از خود نشان می دهد، از کار خود اعلام رضایت می کند و حتی دیگران را به آن شغل و مسئولیت دعوت می نماید.
ه. بازنشستگی و انفصال:
در این مرحله فرد احساس ناتوانی جسمی و یا بی میلی نسبت به ادامه کار و شغل خود دارد و بیشتر احساس میل به ماندن در خانه، مسافرت، تغییر کار و استراحت می نماید.
لازم به ذکر است یکی از لوازم و نشانه های کسب مهارت اقتصادی شناخت و مدیریت منابع مالی و مدیریت مصرف می باشد. این مسئله در روابط اجتماعی و در روابط خانوادگی (بین زن و شوهر و فرزندان...) تأثیرگذار می باشد و می تواند به عاملی بحران زا و یا عامل شکاف و اختلاف و یا به عاملی روان ساز و عزت آفرین و محبت آفرین تبدیل گردد.
* امام صادق (علیه السّلام) می فرمایند: «کسی که مالی از راه ناروایش به دست آورد، آن را به ناروا خرج کند.» (5)
* و یا در حدیث دیگری می فرمایند: «بر تو باد بهسازی دارایی؛ زیرا که دارایی مایه ی بلند مرتبگی کریم است و سبب بی نیازی شدن از لئیم.» (6)
* حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) می فرمایند: «دارایی تو اگر از آن تو نباشد، تو از آن او خواهی بود. پس به آن رحم نکن؛ زیرا که به تو رحم نمی کند و پیش از آن که او، تو را بخورد تو آن را بخور!» (7)
* حضرت سجاد (علیه السّلام) نیز حق مالی بر صاحبش را اینگونه برمی شمارد: «امّا حق مال و دارایی تو این است که آن را جز از حلال به دست نیاوری و جز در راه صحیح و حلال خرج نکنی و کسی را که از تو قدردانی و تشکر نمی کند (یعنی غیر خدا را) برخود ترجیح ندهی. پس، آن را در راه طاعت پروردگارت به کار بر و در آن بخل مورز، که بار حسرت و ندامت را سر بار تبعات آن سازی.» (8)
* حضرت علی (علیه السّلام) نیز می فرمایند: «بهترین مال، آن مالی است که به وسیله ی آن، آبرو حفظ و حقوق پرداخته شود.» (9)
افراد از نظر چگونه مصرف نمودن و چگونه خرج کردن اموال به پنج گروه تقسیم می شوند:
1. کسانی که به اندوختن ثروت علاقه مندند.
2. کسانی که از نظر مالی پیوسته دچار نگرانی و تشویش خاطر هستند.
3. افرادی که خسیس بوده و به آسانی در امور لازم پول مصرف نمی کنند.
4. ولخرج ها و اسراف گران.
5. افراد متعادل.
چند تذکر در خصوص شغل و مدیریت مصرف پول در زندگی به خصوص محیط خانواده:
1- هر یک از ما فقط برای تعداد خاصی از مشاغل شایستگی داریم.
2- ولتر می گوید: فعالیت اقتصادی انسان را از سه بلای عظیم دور می کند: افسردگی، فسق، احتیاج.
3- در فعالیت های اقتصادی هرگز مضطرب نشوید تا عمر طولانی داشته باشید.
4- اقتصاد قسمتی از زندگی است ولی زیربنای زندگی نیست و عنایت به آن عامل تقویت بنیان زندگی است.
5- هر شغل الگوی ویژه ای از توانایی ها، علایق و خصوصیات شخصیتی را اقتضا می کند. در چارچوب هر شغل، کارکنان با درجات متفاوتی از این ویژگی ها به کار اشتغال دارند.
6- روش استفاده از پول قسمتی از شخصیت افراد است و رفتار پدر و مادر در این مورد تأثیر دارد. برخی اعضای خانواده از آن ها تقلید می کنند و بعضی دیگر عکس العمل متفاوتی از خود نشان می دهند.
7- مجادله و گفتگوی بین زن و شوهری که درباره ی خرج کردن پول اختلاف نظر دارند جز ناراحتی نتیجه ای به بار نمی آورد. بهترین طریق، روش توافقی در خرج کردن است.
8- اغلب موارد پنهان کاری درباره ی پولی که هر کدام از زن و شوهر در اختیار دارند موجب سوء تفاهم بین آن هاست؛ پس در این خصوص صادقانه برخورد کنید.
9- در مواقعی که مشکل مالی یا بیکاری پیش می آید و اصطلاحاً وضعیت بحرانی می شود، و درآمد نقصان پیدا می کند، رفتار زن و شوهر آزمایش مهمی محسوب می شود و میزان همکاری و صمیمیت آن ها را نشان می دهد. آن ها به جای انتقاد یا سرزنش می توانند با تشریک مساعی مشکلات را برطرف سازند.
10- چه در خانواده های فقیر و چه ثروتمند امکان اینکه بین زن و شوهر بر سر مسائل مالی اختلاف ایجاد شود، وجود دارد. گاهی ممکن است این اختلاف بر یکدلی و صمیمیت آن ها لطمه وارد کرده، حتی منجر به جدایی گردد.
11- در تنظیم برنامه ای مناسب در مورد مخارج، همکاری داشته و با احساس مسئولیت آن را رعایت کنید.
12- همواره حساب درآمد و مخارج را در نظر داشته، خریدهای خود را بر حسب آن تنظیم نمائید.
13- اگر همسر شما در برخی موارد خریدی برخلاف نظر شما کرد، سخت گیر نباشید و استقلال او را تا حد لازم و مقتضی رعایت کنید. گرچه تفاهم و مشورت لازم است.
14- در مورد خریدهای عمده و تهیه ی لوازم گرانقیمت، مشورت و توافق نمائید.
15- در حضور دیگران درباره ی پول و مخارج بحث نکرده و از انتقاد یکدیگر خودداری نمائید.
16- وقتی بچه شما چیزی را می خواهد که قیمت آن نسبتاً زیاد است در مورد آن توافق کنید. اگر همسر شما با آن مخالف بود از تحریک کردن طفل بر علیه او خودداری کنید. (10)
17- زن خوب از ویژگی های شناختی اش هنر اقتصادی او در تدبیر منزل است. (11)
18- مراقب باشید به بهانه معنویت گرائی عادت به تنبلی نکنید.
یکی از آسیب های معنویت گرایی، بازنشستن از کار و تلاش و رکود و توقف است که اهل بیت (علیه السّلام) با این آفت برخورد نموده اند و شیعیان خود را به کار تکاپو و تلاش، انتظاری پویا و سازنده دعوت نموده اند. در روایات آمده است: «روزی امام صادق (علیه السّلام) از شغل یکی از اصحاب خود پرسید: عرض کرد: فدایت شوم، من تجارت را کنار گذاشته ام. فرمود: چرا؟ عرض کرد: منتظر امر (ظهور و روی کار آمدن دولت و حکومت شما) هستم. حضرت فرمودند: این کار از شما مایه ی تعجب است، ثروتتان از بین می رود. از تجارت دست مکش و فضل و برکت خدای را بجوی، حجره ی خود را بگشای (بدنبال فعالیت و شغل و مسئولیت باش) و بساط کسب و کارت را پهن کن و از پروردگارت روزی بطلب.» (12)
بر اساس این روایت می توان نتیجه گرفت در دوره غیبت و به بهانه ی عرفان گرایی و معنویت گرایی هیچ فعالیت و عمل دینی و حتی اقتصادی را نباید ترک نمود و باید همچنان در تلاش و تکاپو بود.